باران خواهش و رویای دور
دورترین جای منظر من
-وقتی که شعر
آمده است.
.
نگاه می کنم اما
نگاه
ویران است.
همیشه ویرانی ست .
وقتی که بوسه های تو بر سنگ سرد
حرام می شود.
باران لذت رویا نیست
دیگر
که می بارد
یادیار
گاه
گریه می آرد...