در ساحل انتظار
تنها مجمر عودی می شوم
در دست مو بدان پیر
فانو سی در سراچه سکوت
وردی در شبا نه صوفیان
نقشی فرو شکسته در ایوانه مداین
روزنه ای بر سکوت پار سا یان
مسا فری پای خسته
در جا ده ابریشم
و
نامی متروک بر زبان تو
من
اما
یاری برای تمام فصلها می جوییم