می
که
می
سیبی که در نگاه تومی چرخد
آدم را وسوسه می کند
بیا از این جهنم فرار کنیم
اندازه همین یکی دو سطر فرصت داریم
از تیر رس نگاه این فرشته ها که دور شویم
بهشت که نه
نیمکتی را نشان تو خواهم داد
که مثل یک گناه تازه
وسوسه انگیز است
با ید شتاب کنیم
اما تو ...باید مواظب موها یت هم باشی
شاخه های این درخت های کنار خیا بان
گیره از موی دختران می ربا یند
باد هم که نبا شد
برای پریشانی این شهر
هزار بهانه پیدا می شود
حیف است سیب را نچیده بمیریم
می