سوز وگداز است مرا
شکست ناز است مرا
عقده ی راز است مرا
داغ نیاز است مرا
ناله ی ساز است مرا
همت باز است مرا
لیکن درپیش رخت
گنگ وزبان بسته شدم
فسون مار است ترا
رنگ بهار است ترا
لاله عذار است ترا
زیب ونگار است ترا
میل قرار است ترا
بوی دیار است ترا
لیکن از این خامشی ات
سوخته وخسته شدم